هی می خورم دوباره لبم را لذیذ تر
تف می کنم تمام ِ خودم را غلیظ تر
زیر ملافه های تو دنیا قشنگ بود
زیر ملافه های تو حالا مریض تر ↓
که می شوم کنار شومینه / جَرق جَرق
هیزم بریز توی نگاهی که هیز تر↓
زل می زده همیشه ی این تختخواب را
که هی فرشته اش بشوی هی عزیز تر
***
توی فضای خسته ی «قلبت» به خواب رفت
توی «نوار» خالی و خونی تمیزتر...
تف می کنم تمام ِ خودم را غلیظ تر
زیر ملافه های تو دنیا قشنگ بود
زیر ملافه های تو حالا مریض تر ↓
که می شوم کنار شومینه / جَرق جَرق
هیزم بریز توی نگاهی که هیز تر↓
زل می زده همیشه ی این تختخواب را
که هی فرشته اش بشوی هی عزیز تر
***
توی فضای خسته ی «قلبت» به خواب رفت
توی «نوار» خالی و خونی تمیزتر...
No comments:
Post a Comment