Sunday, December 21, 2008

گفتم:" سلام می كنم آقا!" سلام يادت نيست...

تو قصه های سه سال مدام يادت نيست؟!

و با بهانه چشمت كه سير باريدم؛

تو معنی دو سه حرف "بيام؟! " يادت نيست؟!

و شانه...نه! و سری كه...و معنی اش كه:" بيا! "

" من آمدم؛ تو نبودي،مرام!" يادت نيست؛

:" دلم كه در به در كوچه های شب گردی است"?!

تمام شد؟!..كه همين، هم كلام؟!...يادت نيست؟!

چقدر بی بهانه دوباره هواييت شده ام

دلم برای تو تَ...واژه هام يادم نيست!
* باز شب يلدا شد ... يادت كه هست ؟


No comments: