Tuesday, October 12, 2010

لب تاب خریدن ما یا تفاوت بنیادین آنجلینا جولی و نیکول کیدمن

اين آقای پدرجان ما در بعضی جهات شاهکاره از سادگی، يکی‌ش کامپيوتر! حالا یه چند وقیته که  به صرافت يادگيری کامپيوتر افتاده و طبيعتن خريدن لپ‌تاپ. بعد نمی‌دونم از کجای پايتخت يه سری ليست قيمت لپ‌تاپ آورده بود که بياين سه تا ازينا رو انتخاب کنيم بخريم، برای خودش و من و خواهر کوچيکه. من خوب اولش يه خورده تعارف کردم که نه نمی‌خوام و لازم ندارم و اينا، بعد چشمم به مشخصات بسيار هيجان‌انگيزی در کمرگاه ليست افتاد و کم کم از غلظت تعارف کردن کم کردم و با کمی خجالت و شرم و حيا، يک عدد وايو رو های‌لايت کردم که يعنی فک کنم ما ازينا لازم داريم. پدرجان پرسيد يعنی سه تا ازين بخرم؟ گفتم البته شما و خواهر کوچيکه زياد به اين‌همه توپ‌بودگی احتياج ندارين، ولی خوب آره، اين ديگه اِندشه. بعد پرسيد چه رنگی بخريم؟ من تو دلم گفتم پدرجان، تی‌شرت نيست که؛ ولی بلندش اين شد که: امممم، يه قرمز يه سورمه‌ای يه مشکی. بعد همين‌جوری که داشتم ليست رو تماشاتر می‌کردم، چشمم به جمال اپل گرامی روشن شد و دوباره دستم رفت به های‌لايت که: امممم، می‌گم که، يه سورمه‌ای، يه قرمز، يه دونه‌ام ازين اپلا! باباهه پرسيد اين چه فرقی داره؟ گفتم خوب اين خدای کارای گرافيکی و ايناست. گفت پس سه تا ازينا بخريم خوب. گفتم نه بابا، يه خورده تفاضل قيمتش زياده!! بعدم کار کردن باهاش سخته، حتا منم بلد نيستم، چه برسه به شما. گفت يعنی از وايو بهتره؟ گفتم خوب می‌دونين، مثه چه می‌دونم آنجلينا جولی می‌مونه و نيکول کيدمن. اولی رو خوب هر کسی می‌پسنده، دومی ولی سليقه‌ی خاص می‌خواد و کلی الگانت‌تره و البته يخ‌تر. پدرجان طفلی هم که معلوم بود زياد سر در نياورده بی‌خيال شد و گفت باشه، پس يه اپل، دو تا وايو؟ گفتم آره، حالا خواستين يه توشيبا هم واسه رفت و آمد روزانه بگيرين بد نيست! گفت کدومشو بگيرم؟

يعنی رسمن تعطيله اين بچه!!!

No comments: