»وی نيد تو تاک» اصولن جملهایست تهديدی! يعنی هيشکی برای قربون صدقه رفتن قبلش اعلام نمیکنه که بايد با هم صحبت کنيم. حالا اين به خودیِ خود ايرادی نداره. اما آخه چرا کلهی صبح برمیدارين زنگ میزنين که شب که اومدی بايد با هم حرف بزنيم. يا چرا ورمیدارين اس ام اس میزنين که هفتهی آينده بايد راجع به يه موضوع مهمی باهات صحبت کنم. يا چرا از وسط کاغذماغذا يههو سرتونو ميارين بالا که کارم تموم شد حرف دارم باهات.
خوب چه کاريه آخه! اگه قراره حرفه زده بشه، بذارين همون شب که اومدم ، همون هفتهی آينده که همو ديديم، همون کارِت که تموم شد شروع کنين حرفتونو زدن. ديگه آنونس و تيزر دادن قبلش مال چيه آخه. که منِ بندهی خدا از همون کلهی صبح تا شب شه، از همون هفتهی قبل تا هفتهی بعد شه، از همون يه ساعت پيش تا کارِت تموم شه هی هزار جور فکر و خيال کنم که قراره الان چه موضوعی مطرح شه يا باز مگه من چيکار کردهم کرهبز يا اوهاوه خدا به داد برسه يا بلاهبلاه!
. چه کاريه آخه؟ نکنيد جانِ من، نکنيد.