کشف جديد: وبلاگنوشتن مثه کفش کتونی میمونه!
ديدين وقتی آدم بعد از يه عمر کتونی و شلوار جين پوشی، مجبور میشه يه جا محترم در انظار عمومی ظاهر شه با کفش پاشنه ده سانتی، چه جوری پاهاش دور گردنش گره میخوره و واسه دو قدم راه رفتن بايد کلی حواسشو جمع کنه؟
خوب همينو تعميم بدين به همون آدمه که بعد يه عمر شکسته نويسی و ادبيات اسکرمبلد من درآوردی، بخواد چار صفحه متن درست و حسابی بنويسه با ادبيات محترمانه و فعل و فاعل-سر جای خود!
هيچی ديگه!
بال بالی زديم مذبوحانه، اما آخرشم متنه يه کفش کتونی از آب دراومد با پاشنهی ده سانتی.
خلاصه که به يه آدم محترم-نويس نيازمنديم شديدلی!
ديدين وقتی آدم بعد از يه عمر کتونی و شلوار جين پوشی، مجبور میشه يه جا محترم در انظار عمومی ظاهر شه با کفش پاشنه ده سانتی، چه جوری پاهاش دور گردنش گره میخوره و واسه دو قدم راه رفتن بايد کلی حواسشو جمع کنه؟
خوب همينو تعميم بدين به همون آدمه که بعد يه عمر شکسته نويسی و ادبيات اسکرمبلد من درآوردی، بخواد چار صفحه متن درست و حسابی بنويسه با ادبيات محترمانه و فعل و فاعل-سر جای خود!
هيچی ديگه!
بال بالی زديم مذبوحانه، اما آخرشم متنه يه کفش کتونی از آب دراومد با پاشنهی ده سانتی.
خلاصه که به يه آدم محترم-نويس نيازمنديم شديدلی!
1 comment:
to nemidooni man osoolan adat daram pashne darbepoosham ! chera be khodam nagofti chi mikhay :)
Post a Comment