کناری سیگار میکشد دودش میآید گلوی من را پر میکند، بغض ِ تو را میشکند ،قلب ِ مرا تکه پاره میکند. سرطان میآید ریهی مرا بو میکشد، تو را میجوید، بغض، مرا خفه میکند ، موسیقی دخالت میکند .رایاش را برمیگرداند اخلاق بازنده میشود، مرد بیادب ، آب گلآلوده ، شاعر مرده!
دمها گرم میشوند، خونها یخ ! شرافت مسابقه میدهد، اسلام به پایاش میرسد ،برایش جفت پا میگیرد. صداقت جفتک میاندازد ، دیوار شکسته میشود،باز باید دوید ! دیوار شکسته میشود! هنوز باید دوید ،دیوار.. گویا همیشه باید دوید ! مرد میایستد. ملت پشتش سریال میبینند. آن طرفتر اتفاقی که نمیافتد هیچ ،ملت سر ِ رای خود میایستند. من بغض میکنم ،تو آینده نگری!
آسمان پایین آمده، تو ظهور نمیکنی !کوه پنبه شده، تو ظهور نمیکنی !ستارگان به زمین افتادهاند، سم اسبها ،هر کدام به قدر یه آسیاب شدهاست ،تو ظهور نمیکنی !دروغ پیروز میشود ،تو ظهور نمی کنی! من میترسم، تو ظهور نمیکنی !من شک میکنم، تو ظهور نمیکنی !من فراموش میکنم ،تو ظهور نمیکنی! من باور میکنم ،تو ظهور نمیکنی! من که بیایمان میشوم، تو تازه ظهور میکنی ! قمهات را میکشی، دستت را بر آسمان میبری ،طلب شفاعت میکنی، من باور نمیکنم! عقوبت میآید، من باور نمیکنم !شمشیر میکشی، من باور نمیکنم!
سرطان مرا کشت ! سرطان ِ سیگارت پتیارهام کرد ،موسیقی شبانهاش مسلمانم! من گیج شدهام. من هر لحظه از دینی به دینی درمیآیم ،از باوری به باور دیگر! تبت تند که نمیشود ،هیچ !در این چلهی زمستانی با سردیت هم باید سر کرد!
No comments:
Post a Comment