Friday, November 03, 2006

اندر احوالات خیانت.....

حتماً نباید جراح مغز باشید که بفهمید چرا همسرتون روزی سه بار حموم می ره و تن و بدنش عین دستای مکبث تمیز نمی شه. حتماً نباید دونه دونه موهای زائد دلبندتون رو شمرده باشین تا بفهمین چرا یه بارکی به اهمیت اپیلاسیون بهداشتی پی برده. حتماً نباید وزیر راه ترابری باشین که بفهمین که چرا عزیز دلتون توی ترافیک هایی گیر می کنه که رادیو پیام هم ازش خبر نداره. حتماً نباید شامه سگ سانان رو داشته باشین تا بوی عطر و ادکلن نا آشنا رو روی زیرپوش نازنینتون بشنوین. حتماً نباید مهندس مخابرات باشین که بفهمین با کسی که اشتباهی زنگ می زنه چهل و پنج دقیقه گل نمی گن و بخندن. حتماً نباید متخصص قلب و عروق باشید که بدونین سر و گردن و سینه آدم بیخود و بی گناه کبود و لک لک نمی شه.
ولی حتماْ باید عقب افتاده باشین که بعد از اون چیزا به همسرتون بگین ... تو مال خودت رو بگو تا من مال خودم رو بگم.
عقب افتاده تر هستین که اگه در جواب این سئوال مال خودتون رو بگید.
عقب افتاده تر تر هستین اگه اون مال خودش رو گفت شما هم مال خودتون رو بگید.
عقب افتاده تر تر تر هستین اگه ازتون سئوال کردن خیانتی نکرده باشین که اعتراف کنین.
از اون بدتر هستین اگه که اون مال خودش رو گفت شما حتی نتونین یه چیزی تخیلی ببافین و بگین.
عقب افتاده ترین هستین اگه بعد از اینکه تو-بگو و من-بگو و جنگ و دعواهای بعدش تموم شد ... قول بدید که دیگه تکرار نمی کنید!

No comments: